تغذیه و جیره نویسی بوقلمون
بوقلمون وحشی همه چیز خوار است و بر روی زمین و یا سر بوته ها و درختان کوچک به تغذیه می پردازد ولی علاقه بیشتری به بلوط و آجیل ها دارد و البته انواع دانه ها،توت ها،ریشه ها و حشرات را نیز مصرف می کند.آنها در برخی مواقع به خوردن دوزیستان و خزندگان کوچک از قبیل مارمولک و مار می پردازند.بوقلمون های وحشی اغلب در مراتع پرورش گاوها به سر می برند.آنها به حیات خلوت خانه ها سر می کشند تا غذا بیابند و یا پس از برداشت محصول مزارع،به آن سرکشی می کنند و باقیمانده حاصل از خرمن این محصولات را بر می چینند.آنها همچنین به خوردن انواع گراس ها می پردازند.با توجه به تنوع مواد غذایی آنها،اغلب جمعیت شان در یک منطقه محدود به سرعت افزایش می یابد.اول صبح و دمدمای غروب بهترین زمان تغذیه آنها است.
بدن بوقلمون گوشتی در مقایسه با مرغ گوشتی دارای چربی کمتری است و در طول دوره رشد پروتئین بیشتری را در خود ذخیره می کند بنابراین نیاز پروتئینی جوجه بوقلمون ها و بوقلمون های در حال رشد به مراتب بیشتر از مرغ گوشتی است.نسبت انرژی به پروتئین جیره بوقلمون ها، بسته تر از مرغ گوشتی است.اغلب در جیره نویسی بوقلمون ها،نسبت انرژی به پروتئین به عنوان یک محدودیت،ضرورت چندانی ندارد.با این وجود مصرف چربی و افزایش سطح آن در جیره بوقلمون اثرات مثبتی داشته است.
جوجه بوقلمون ها تا سن خاصی،لاشه عاری از چربی دارند ولی پس از آن ظرفیت ذاتی و ژنتیکی آنها برای توسعه چربی شکل می گیرد و رسوب چربی سرعت می گیرد.سرعت این افزایش تابع سطح انرژی قابل متابولیسم جیره است ولی افزایش پروتئین جیره پایانی بوقلمون ها در مقایسه با سطح انرژی آن ضرورتا" موجب کاهش چربی لاشه نمی شود.
اهمیت دوره پرورش اولیه
در فصول قبل اشاره شد که در سویه های تجاری بوقلمون،حمایت تغذیه ای جوجه ها توسط دان های با کیفیت در روزهای اولیه کلید موفقیت در روزهای بعدی است.مدیریت «خوراک دهی»و«بافت» خوراک به اندازه «فرمول»جیره در تغذیه هفته های اول جوجه بوقلمون ها اهمیت دارد.تهیه پیش دان کرامبل با کمترین مقدار ذرات ریز و گردو غبار بهترین نتیجه را از نظر مصرف غذا نشان می دهد.در مراحل اولیه باید ذرات کرامبل به اندازه ای باشد که موجب تشویق مصرف آنها گردد.از طرفی اندازه ذرات و به ویژه ذرت به اندازه ای باشد که موجب تحریک فعالیت های سنگدان شود.ذرات کمتر از 5/0 و بین 5/0 تا 1 میلی متر در روزهای اول هریک 20 درصد و ذرات بین 1 تا 5/1 میلی متر،25 درصد مصرف شده اند. اندازه های بعدی به تدریج مصرف کمتری
داشته اند.روش خوراکدهی دان کرامبل در هفته اول به گونه ای است که جوجه ها برای دسترسی به دان و آب راه زیادی نروند.پرکردن دلخوری های مناسب است حتی اگر مقداری از دان اتلاف شود.گاه به دلایل متابولیکی،جوجه ها دچار بی حسی و بیعلاقگی می شوند و تمایلی به خوردن و نوشیدن نشان نمی دهند.جوجه های مربوطه را اصطلاحا"«جوجه گرسنه»می نامند.در صورت عملیات جوجه کشی از قبیل نوک چینی،واکسیناسیون،ناخن زنی و کندن زائده منقاری این مشکل به مراتب پیچیده تر و جدی تر می شود.هر کاری را باید انجام داد تا این جوجه ها به خوراک بیایند.
انتقال از مصرف دان کرامبل به دان پلت به گونه ای باشد که منافع ناشی از مصرف کرامبل از بین نرود.در صورتی که پلت مصرفی خیلی بزرگ یا بلند باشد،ممکن است توسط جوجه ها پس زده شود زیرا هنوز آماده مصرف دان های بزرگ نیستند.اگر مصرف غذا برای مدت 12 تا 24 ساعت کاهش یابد،جوجه ها رشد یک روزه خود را از دست می دهند و نسبت به بیماری های روده ای حساس می شوند.اگر تغییر جیره از دان کرامبل به دان پلت درست در زمان انتقال از سالن پرورش اولیه به سالن رشد باشد،موجب تنش آنها شده و مصرف غذای آنها کاهش می یابد. در این صورت باید ابتدا آنها را منتقل کرد و پس از چند روز جیره آنها را تغییر داد.
فیزیولوژی تغذیه بوقلمون های جوان
منبع انرژی.جوجه بو قلمون ها با ذخایر اندک انرژی متولد می شوند و گلیکوژن مورد نیاز آنها از طریق گلوکونئوژنز و از پروتئین ها بوجود می آید .کوشش برای فعال کردن ذخایر گلیکوژن انرژی اثر مفیدی ندارد.در گذشته قبل از خروج جوجه بوقلمون ها از جوجه کشی ها،به آنها شربت گلوکز داده می شد. این کار در کوتاه مدت (حداکثر دو یا سه ساعت)مفید است ولی جذب گلوکز موجب از بین رفتن برخی آنزیم های کلیدی می شود و در نتیجه سنتز گلیکوژن کاهش می یابد و این موضوع از نظر وضعیت سلامت جوجه ها در دراز مدت زیان بار است.آلانین یک اسید آمینه غیر ضروری است.تزریق آن به جوجه ها موجب افزایش گلوکز می شود بدون اینکه اثری بر ذخایر گلیکوژن داشته باشد.بدیهی است که نمی توان اثرات دراز مدت تزریق آلانین را بررسی کرد،به ویژه اینکه ممکن است از نظر تلفات نیز تأثیرات تداخلی داشته باشد که نتوان آن را سنجید.پروپیونات ها نیز از منابع تولید گلوکز در بدن محسوب می شوند و می توان آنها را به جوجه های جوان خورانید.مشکل آنجا است که این اسید آلی خوراکی، دارای اثر کاهش اشتها به میزان جزئی است و نمی توان در دراز مدت این اثرات را تفکیک کرده و سودمندی آن را به صورت قطعی بیان نمود.
ویتامین E .مسئله دیگر،وضعیت ویتامین E جوجه ها است.سطح این ویتامین در کبد و سرم جوجه ها بعد از 2 یا 3 هفته به سطح پایینی می رسد.برای مثال در یک آزمایش نشان داده شد که در زمان تولید جوجه بوقلمون،تراکم این ویتامین در حد 80 میکروگرم در هر گرم کبد بود در حالی که در 21 روزگی آنها به 5/0 میکروگرم در گرم رسید.مصرف منابع مختلف چربی اثری بر سطح ویتامین 21 روزگی کبد جوجه ها نداشت و لذا این کاهش طبیعی ویتامین E به عنوان یک معضل به ویژه در رابطه با وضعیت ایمنی آنها مطرح است.افزودن آنتی اکسیدان به جیره جوجه ها اثری در کاهش ویتامین Eآنها نداشت و همچنین از آنجا که افزودن اسیدهای صفراوی اثری بر بهبود وضعیت این ویتامین نداشت بنابراین می توان نتیجه گرفت که کاهش وضعیت ویتامین فوق در بدن جوجه ها ،ربطی به جذب روده ای آن ندارد.
التهاب روده و سندروم مرگ جوجه .در روزهای اولیه پرورش جوجه ها برخی مشکلات مربوط به بیماری ها نیز وجود دارد که رشد اولیه آنها را با اشکال مواجه می سازد و حتی فرمولاسیون جیره آنها را دچار تغییر می دهد.«التهاب روده و سندروم مرگ جوجه بوقلمون»یکی از مشکلات جدی در بسیاری از مناطق حتی ایزوله شده دنیا در پرورش آنها محسوب می شود.این عارضه به دلیل برخی ویروس ها ایجاد شده و یا در حضور آنها تشدید می گردد.می توان جوجه ها را با محتویات روده دیگر پرندگان آلوده به سرعت بیمار کرد.این عارضه اگرچه در برخی موارد تلفات بالایی را تحمیل می کند ولی مشکل ثانویه آن است که جوجه های مبتلا از رشد بازمانده و رشد جبرانی هم نشان نمی دهند.جوجه های مبتلا به این عارضه بعد از بهبودی،دچار اختلال جذب و هضم مواد مغذی می شوندبه طوری که در 49 هفتگی همچنان قابلیت هضم مواد مغذی در آنها کمتر از جوجه های سالم است.این پدیده در همه نژادهای بوقلمون(بزرگ،متوسط و کوچک)به یکسان دیده می شود.
چربی.در خصوص مصرف چربی در جیره جوجه بوقلمون ها مجادلات علمی وجود دارد.مصرف چربی بالا موجب تسهیل مسیر گلیکولیز بعد از تولید آنها شده و بعید نیست در روزهای اولیه موجب بهبود رشد آنها شود.طرفداران مصرف چربی زیاد در جیره بوقلمون بر این باورند که لازم نیست انتظار افزایش انرژی در نتیجه مصرف چربی را داشته باشیم،بلکه صرف حضور چربی در جیره جوجه ها،جایگزینی برای کربوهیدرات ها بوده و به عنوان منبع انرژی به مصرف می رسد.جوجه بو قلمون در مقایسه با مرغ گوشتی سطح بالاتر چربی های اشباعی را تحمل و هضم می کند ولی همچون مرغ در صورت برتری مطلق چربی های اشباعی در جیره،قابلیت هضم اندکی نشان می دهند.
مصرف اسیدهای چرب اولئیک و استئاریک(16 و 18 کربنه اشباع)در حضور مقادیر زیاد اسیدهای چرب غیر اشباعی(مثل روغن سویا)به خوبی هضم می شوند زیرا سینرژیسم آنها موجب بهبود فرایندتشکیل میسل در جذب چربی ها می شود که برای جذب چربی ها از مرز مسواکی سلول های دیواره روده و سپس هضم و جذب آنها ضروری است.هضم و جذب اسیدهای چرب متوسط زنجیر در جوجه بوقلمون ها به شکل استثنائی بالا است و به عنوان یک روش جایگزین مناسب به جای روغن های نباتی (روغن های گران و حاوی اسید چرب غیر اشباع)قابل استفاده است.
ریکتز.در برخی مزارع مشکل ریکنز دیده می شود.از آنجا که در برخی مزارع،دفعات حدوث این بیماری در گله بیشتر است،لذا به نظر می رسد یک عامل عفونی در آن دخالت داشته باشد.با این همه وقتی مواد هضمی جوجه های آلوده به جوجه های سالم داده شد،هیچ اثری بر ماندگاری یا بروز مشکل اسکلتی در آنها ایجاد نگردید.احتمالا"لازم است سطح کلسیم،فسفر و ویتامینD جیره مورد توجه قرار گیرد ولی به نظر نمی رسد که ریکنز مشاهده شده ارتباط مستقیمی با این سه ماده مغذی داشته باشد.عده ای معتقدند که دلیل آن یک ماده مغذی ناشناخته است.
پروتئین حیوانی.فرموله کردن جیره های با سطح پروتئین و اسیدهای آمینه بالا برای دوره آغازین پرورش جوجه ها با استفاده از پروتئین های گیاهی،مشکلاتی بوجود می آورد.وقتی پروتئین های حیوانی از جیره آنها حذف می شود،مهم ترین ماده خوراکی مصرفی کنجاله سویا می شود.برای به وجود آوردن یک جیره حاوی 28 تا 29 درصد پروتئین و اسیدهای آمینه مربوطه،لازم است تا سطح 50 درصد جیره از کنجاله سویا استفاده شود.در صورت وجود پودر ماهی می توان نسبت استفاده از کنجاله سویا را به 35 درصد کاهش داد.اگر چه کنجاله سویا در حد 50 درصد،توازن اسیدهای آمینه را تکمیل و تأمین می کند ولی پتاسیم و الیگوساکاریدهای بالایی را به جیره می افزاید.از آنجا که کنجاله سویا دارای انرژی پایینی است،مصرف درصد بالای آن در جیره باعث می شود که در زمان فرمولاسیون مشکل تأمین جا برای درج مواد مغذی پیشنهاد شده در جیره بوجود آید و لازم است به وضعیت ترئونین و آرژنین توجه جدی شود.مشکل الیگوساکاریدهای موجود در کنجاله سویا همچنان به قوت خود باقی است.زیرا تاکنون آنزیم مناسبی برای تجزیه آنها به بازار عرضه نشده است.بالابودن پتاسیم موجب مرطوب شدن بستر و افزایش جراحات کف پا می شود.لازم است توازن الکترولیتی جیره از طریق مصرف نمک کمتر،بیکربنات سدیم بیشتر و در موارد خاص با افزودن مقداری کلرید آمونیوم جبران شود.چنین توازن الکترولیتی اثر سودمندی بر بیماری«قلب گرد»(کاردیومیوپاتی خودخودی)دارد.توازن 230 در برابر 250 تا 320 میلی اکی والان در کیلوگرم آن(در حضور سویا)در جیره های پیش آغازین موجب کنترل و کاهش بیماری فوق می شود.
اسیدهای آمینه.در صورت مصرف سطوح بالای لایزین در جیره های پیش آغازین و آغازین،اغلب اسید آمینه آرژینین حساس می شود.توصیه معمولی برای مصرف این اسید آمینه آن است که در سطح 110 درصد لایزین مصرف گردد.در نتیجه وقتی لایزین 1/7 درصد باشد،آرژینین جیره برابر 2 درصد خواهد شد.چنین سطحی از آرژینین را نمی توان با مصرف حتی سطوح بالای پروتئین حیوانی تأمین کرد در این شرایط مصرف آرژینین در سطح 102 درصد لایزین،تصمیمی علمی،اقتصادی و البته اجباری است.
تغذیه بوقلمون تجاری
بر خلاف سایر پرندگان گوشتی ،کشتار جنس نر و ماده بوقلمون متفاوت است و لذا باید دو جنس به صورت جداگانه تغذیه شوند.نرها تا سن 18 الی 24 هفتگی و ماده ها تا سن 15 الی 16 هفتگی نگهداری می شوند.تعدادی از ماده ها به صورت لاشه کامل به فروش می رسند در حالی که نرها عمدتا" قطعه بندی می شوند.تغذیه بوقلمون ها به گونه ای انجام می شود که منحنی رشد هدف آنها به ویژه در 6 هفته اول به خوبی دنبال شود.در بوقلمون های تجاری،از دست دادن رشد جوجه ها در مراحل اولیه حیات آنها به زحمت
می توان در مراحل بعدی رشد آنها جبران کرد.توجه به مقدار اسیدهای آمینه در تمامی سنین از اهمیت فوق العاده برخوردار است.به موازات افزایش سن بوقلمون ها،نسبت اسیدهای آمینه به انرژی را در جیره های آنها خیلی عریض و طویل نفرمایید.مصرف مقادیر ناکافی از اسیدهای آمینه بخصوص بعد از سن 14 هفتگی اثر نامطلوبی بر وزن بدن و عملکرد گوشت سینه آنها دارد.
مطمئین شوید عوامل مدیریتی اثر نامطلوبی بر مصرف خوراک بوقلمون ها ندارد.به این منظور دان خوری و آبخوری کافی در مزرعه وجود داشته باشد و به ویژه در لحظاتی که تراکم بوقلمون ها بالا است از این تجهیزات استفاده به عمل آید.هرگاه مصرف خوراک کاهش پیدا کرد،نسبت اسیدهای آمینه به انرژی جیره را افزایش دهید تا مصرف اسیدهای آمینه افزایش یابد.
کیفیت پروتئین مورد استفاده در جیره از اهمیت زیادی برخوردار است.مصرف پودر ماهی در جیره بوقلمون های جوان مناسب است و به توازن اسیدهای آمینه کمک کرده و خطرات ناشی از تغییر و تنوع مواد مغذی خوراک ها به ویژه کنجاله سویا را کاهش می دهد.استفاده از مواد خوراکی با پروتئین با قابلیت هضم نامناسب محدود شود.پروتئین اضافی و هضم نشده،به مدفوع راه یافته و باعث تولید آمونیاک بیشتری در بستر می گردد.آمونیاک بستر به نوبه خود منجر به تاول سینه و دیگر آزارهای محیطی بوقلمون ها می گردد.با توجه به دانش علمی تغذیه پرندگان،عملیات مدیریتی جاری در موردپرورش سویه های مدرن بوقلمون و جدیدترین اهدافی که در مورد عملکرد تولید بوقلمون ها به انجام رسیده است،یک سری توصیه های تغذیه ای به عمل آمده است که در ادامه به آنها اشاره می شود.
جیره غذایی و سویه.سویه های بزرگ بوقلمون در طول دوره رشد خود با افزایش وزن روزانه مناسبی به رشد ادامه می دهند.وظیفه جیره نویسی،حفظ تمامیت سیستم استخوانی و ایجاد توازن مناسب در نسبت چربی به پروتئین لاشه است.به طور کلی بوقلمون های جوان نسبت به پروتئین جیره بهتر جواب می دهند در حالی که رشد اقتصادی پرندگان بزرگ تر عمدتا"با مصرف انرژی در ارتباط است.در طول تاریخ توسعه لاین ها و سویه های بوقلمون،تغییرات عمده ای را شاهد بوده ایم.امروزه این تفاوت ها مورد توجه چندانی نیستند زیرا تمامی شرکت های اصلاح نژادی درصدد توسعه سویه های بزرگ تری هستند که در سنین بالاتر به بازار عرضه شوند.این روند تمایل به بلوغ در سنین بیشتر که در کشورهای اروپایی مدت ها است رایج گردیده است اکنون به عنوان نوعی استاندارد جهانی به کار می رود و لذا در حال حاضر به برنامه های تغذیه «مختص سویه»توجهی چندانی نمی شود.
نیازهای غذایی بوقلمون گوشتی(تجاری)
برنامه مناسب غذایی هر گله تابع شرایط مختلف مدیریتی،محیطی و اقتصادی است که ممکن است متفاوت از توصیه های تغذیه ای باشد که عملا"در آزمایشات علمی مورد بررسی قرار گرفته است.
بنابراین توصیه های علمی به عنوان راهنما عمل می کند و نباید در رابطه با وزن بدن و دیگر اهداف تولیدی،انتظار ضمانت صد درصد از آنها داشته باشیم.
نیازهای غذایی ،روش محاسبه،جدول بندی نیازهای مواد مغذی و مکانیسم جیره نویسی بوقلمون و جوجه گوشتی یکسان است.با این وجود در بوقلمون ،طول دوره رشد پرورش بیشتر و تفاوت نیازهای رشد جنس نر و ماده برجسته تر است و از آنجا که پس از سنین 20 هفتگی،ماده ها دیگر نگهداری نمی شوند،نحوه ارائه نیازهای بوقلمون اندکی با جوجه گوشتی تفاوت دارد.
پرورش دهندگان هر منطقه بسته به مواد خوراکی در دسترس خود باید آنالیز مواد مغذی موجود در مواد خوراکی بوقلمون های خود را در یک آزمایشگاه معتبر انجام داده و خصوصیات غذایی هر یک را تعیین کنند.در صورت عدم دسترسی به ارقام دقیق آزمایشگاهی،میانگین ارقام ارائه شده توسط مؤسسات معتبر منطقه ای یا جهانی با احتیاط بکار می رود و حتی المقدور پس از بررسی عکس العمل حیوان به آن مورد ارزیابی قرار می گیرد.
در صورت تمایل به جیره نویسی بر اساس اسیدهای آمینه قابل هضم (مندرج در ستون دوم نیازهای اسید آمینه درصد اسید آمینه اندازه گیری شده را در این ضرایب ضرب کرده و به عنوان اسید آمینه قابل هضم در مرحله جیره نویسی بکار می بریم.قابلیت هضم اسیدهای آمینه ارقام ثابتی نیست و ممکن است به طور طبیعی حتی در یک رقم (واریته)از یک محصول زراعی مشخص تغییر کند.بعلاوه شرایط آب و هوایی،فصل کشت،کیفیت ذخیره سازی،عملیات فراوری و ...بر قابلیت هضم آن تأثیر می گذارد.برای مثال اعمال حرارت بیش از اندازه بر محصولاتی از قبیل کنجاله ها موجب کاهش قابلیت هضم کل پروتئین و نیز قابلیت هضم اسیدهای آمینه به ویژه برخی از آنها (لایزین و آرژنین)می شود.تغذیه دقیق اسیدهای آمینه در پرندگان،مستلزم رعایت اصول علمی و پر نسیپ های آزمایشگاهی خاصی است که در کتب کلاسیک تغذیه به آن اشاره شده است.
با مصرف چنین جیره هایی،بوقلمون های نر در سن 18 هفتگی با ضریب تبدیل 6/2 به وزن 15 کیلوگرم می رسنددر حالی که به طور متوسط 110 تا 130 گرم رشد داشته اند.ماده ها در سن 14 هفتگی با ضریب تبدیل 25/2 به وزن 5/7 کیلوگرم می رسند و متوسط افزایش وزن 77 تا 90 گرم دارند.ارقام بالاتر رشد روزانه متعلق به استانداردهای اروپایی و مصرف جیره ای متراکم تر است.تولیدکنندگان 3 سویه تجاری مشهور جهان(بوت،هیبرید ونیکلاس)،نیازهای غذایی جداگانه ای برای دوره آغازین و پایانی سویه های خود پیشنهاد می کنند که بعضا"از نظر بسیاری از مواد مغذی از قبیل انرژی،پروتئین،اسیدهای آمینه(به ویژه متیونین)و حتی ویتامین ها تفاوت دارند.
جیره پیش تخمگذار
استفاده از جیره پیش تخمگذاری در بوقلمون مورد مشاجره متخصصین است.جیره های پر تراکم در این دوره با این فرض مورد استفاده قرار می گیرد که قبل از ورود به دوره تخمگذاری بدن آنها را آماده کند.
این مسئله به ویژه زمانی درست است که پرنده در این مرحله به دلیل ضعف مدیریت پرورش،زیر وزن استاندارد خود باشد.البته در مورد پرندگانی که دارای وزن و شرایط ایدآل هستند،استفاده از جیره پیش تخمگذار از مزیت چندانی برخوردار نیست.در برخی پرندگان دیگر جیره پیش تخمگذار به منظور تحریک بدن برای توسعه استخوان های مدولار مصرف می شود تا بتوانند در دوره تولید تخم پوسته های تخم مناسبی ایجاد کنند.در مورد بوقلمون ذکر این نکته خالی از لطف نیست که آنها مقادیر قابل ملاحظه کلسیم را از جیره دوره تخمگذاری خود به دست می آورند و لذا مصرف جیره پیش تخمگذار به منظور تحریک استخوان های مدولار چندان اهمیت ندارد.از طرفی بوقلمون ها الگوی غیر معمولی از مصرف خوراک را در رابطه با تولید تخم نشان می دهند.به موازات فرارسیدن پیک تولید بوقلمون ماده،مصرف غذای آنها کاهش می یابد و گاه از 300 گرم در روز به 200 گرم کاهش می یابد.همزمان در حال افزایش تولید تخم هستند و در نتیجه توازن منفی انرژی به معنی کاهش مصرف خوراک به افزایش تولید تخم را تجربه می کنند.این عدم توازن همراه با کاهش وزن بدن است که گاه به مرز خطرناک یک کیلوگرم می رسد.به همین دلیل کنترل وزن ماده ها و تأمین وزن مناسب 30 هفتگی (شروع تخمگذاری)در بوقلمون ماده از اهمیت زیادی برخوردار است.در این دوره بوقلمون ها به مصرف چربی جیره،عکس العمل مناسبی نشان می دهند.
تغذیه نرهای مولد
نرهای مولد معمولا"تا سن 16 هفتگی با جیره های غذایی بدون محدودیت تغذیه می شوند تا به نحو مناسبی رشد کرده و در سن 16 تا 18 هفتگی در معرض انتخاب قرار گیرند.هدف از این انتخاب،تعیین بهترین نرها برای نسل بعد است.در سن 16 هفتگی جیره غذایی نرهای انتخاب شده به سمت جیره نگهداری پیش می رود تا رشد آنها آهسته شود.از سن 20 هفتگی،یک روش محدودیت مصرف غذا استفاده می شود تا بهترین نرها را برای اسپرم گیری بوجود آورد.
سطح انرژی متابولیسمی ،برای مثال ارائه شده است.انرژی واقعی جیره ها ممکن است بسته به مواد خوراکی اولیه،50 کیلو کالری بالاتر یا پایین تر باشد.در تابستان سعی می شود 20 درصد انرژی جیره از چربی گرفته شود به شرطی که کیفیت پلت حفظ شود.5 درصد چربی در این جیره ها مناسب است.سطح پروتئین خام نیز بسته به مواد خوراکی در دسترس تغییر می کند.ارقام نشان داده شده حداقل ،تنها به عنوان راهنما به کار می روند.
مشخصه های بالا مستلزم آن است که کیفیت پلت موجود محدود ساختن مصرف غذا نشود.اگر کیفیت پلت نامناسب بود نسبت مواد مغذی به انرژی(و در نتیجه مصرف مواد مغذی)افزایش یابد.
جیره ها یا در مبنای فصلی و یا مرحله تولید تغییر می یابند.در اغلب موارد تغییرات در مبنای فصلی ترجیح داده می شود.در مواردی که مصرف خوراک در ابتدای تخمگذاری پایین است،توصیه می شود که از سیستم تغذیه مرحله ای استفاده شود.
سن اعمال محدودیت تغذیه بستگی به رشد پیشین بوقلمون دارد و هرگز نباید تا قبل از رسیدن وزن آنها به 92 درصد وزن هدف 20 هفتگی،محدودیت را آغاز کرد. در دوره بین 20 هفتگی تا زمان تغییر رژیم نوری آنها بهترین دوره کاهش سرعت رشد آنها است.کنترل سرعت رشد بوقلمون های نر مولد موجب بهبود کیفیت اسپرم آنها از نقطه نظر کیفی و کمی می شود.بعلاوه مزایای زیر را دارد:
الف-نرها سبک تر شده و راحت تر می توان از آنها اسپرم گرفت.این مسئله هم برای بوقلمون و هم برای انسان مزیت دارد.
ب-در این وضعیت شایستگی بوقلمون ها میزان بقای آنها بیشتر است.
ج- تولید اسپرم در آنها بهتر و طولانی تر است و به کاهش ناباروری آنها به ویژه در سنین بیشتر کمک می کند.
د-خطر وارد شدن نرها به دوره پرریزی در اواخر دوره تولید (40 تا 50 هفتگی)کاهش می یابد.
ه-هزینه خوراک به ازای هر لوله اسپرم کاهش می یابد.
50 درصد سلنیم به صورت ارگانیک
در جریان آسیاب مقداری از ویتامین ها از بین می روند و باید یک مقدار سطح ویتامین ها افزایش داد.
نیاز مواد معدنی و ویتامین ها در نرهای مولد شبیه ماده ها است.
بسته به شرایط محیطی،استفاده از کوکسیدیواستات،اسیدهای آمینه مصنوعی و آنتی اکسیدان ها و محرک های رشد تغییر می کند.
کنترل وزن بوقلمون های نر مولد
دو روش محدودیت غذایی برای کنترل رشد نرهای مولد عبارتنداز:
الف-روش «کیفی»که در آن از یک جیره کم پروتئین تحت عنوان جیره نگهداری به صورت آزاد استفاده می شود.
ب-روش «کمی»که از یک جیره کم پروتئین ولی همراه با محدودیت مصرف غذا استفاده می شود و مقدار مشخصی از غذا در روز به هر بوقلمون نر داده می شود.
کنترل کیفی.در این روش از یک جیره کم پروتئین مبتنی بر غلات به نام«جیره نگهداری بوقلمون نر» و به صورت آزاد استفاده می شودکاهش نسبت پروتئین به انرژی جیره نیز مناسب است زیرا بوقلمون ها برای تأمین انرژی مورد نیاز خود غذا می خورند و در صورت مصرف جیره های پرانرژی و کم پروتئین،کل پروتئین مصرفی آنها کاهش می یابد.برای توسعه چنین جیره هایی لازم است میزان پروتئین غلات را دانست.نسبت انرژی به پروتئین را از طریق افزودن چربی کنترل می کنند.البته جیره های پلت شده با چربی بالا خطراتی دارند.ابتدا توجه شود که بوقلمون ها حداقل به وزن 92 درصد وزن هدف خود رسیده باشند و سپس برنامه محدودیت تغذیه آنها آغاز گردد.اگر بوقلمون ها وزن کمتری دارند،محدودیت تغذیه به تأخیر بیافتد.
لازم است پس از مصرف جیره های نگهداری،هر هفته وزن آنها کنترل شود تا وزن به کمتر از وزن هدف فرو نیافتد.اگر متوجه شدیم نرها خیلی آهسته رشد می کنند می توان مقداری جیره پیش تخمگذار ماده ها را به آنها داد و وزن آنها را کنترل تا به وزن هدف نزدیک شود.اغلب استفاده از جیره های نگهداری بوقلمون های نر در زمان گرفتن اسپرم نیز دنبال می شود. می توان در این زمینه از کنترل کمی (مبحث بعد)استفاده کرد.کارایی روش کنترل کیفی وزن بوقلمون ها تابع سطح مصرف پروتئین است و پیش بینی آن مشکل است.بعید نیست حتی نرهای محدود شده به وزن نرهای غیر محدود شده برسند.
کنترل کمی.امتیاز مهم این روش بر کنترل کیفی این است که در هر زمانی،میزان رشد بوقلمون ها تحت کنترل پرورش دهنده است.این روش احتیاج به اندکی سرمایه گذاری در موارد زیر دارد:
الف-زمان لازم برای پایش و ثبت اطلاعات وزن بدن و شرایط بدنی بوقلمون ها بصورت هفتگی
ب-زمان مورد نیاز برای آموختن و بکار گیری تکنیک های مربوطه
ج-استفاده از ابزارهای مناسب غذادهی برای اطمینان از اینکه فضای دانخوری کافی در دسترس همه نرها قرار دارد و تمامی آنها قادرند همزمان به مصرف غذا بپردازند.
بهتر است از دانخوری های گرد استفاده شود(یک دانخوری به ازای 5 تا 8 بوقلمون)زیرا قبل از پایین آوردن دانخوری ها،همه آنها را به یکنواخت پر می کنند.نرها تنها یک بار در روز تغذیه می شوند.تغذیه بوقلمون ها همراه با محدودیت کمی بهتر است در واحدهای جداگانه انجام شود که 12 تا 24 تا از بوقلمون ها در یک جایگاه در کنار هم نگهداری شده اند.در این حالت دانخوری های ناودانی خطی به مراتب بهتر است و باید 25 الی 35 سانتی متر فضای دانخوری به ازای هر بوقلمون در نظر گرفت تا در زمان شروع تغذیه همه آنها به دان دسترسی داشته باشند.بنابراین بوقلمون های نر در این جایگاه ها به 1 متر مربع فضای کف و 25 تا 35 سانتی متر دانخوری ناودانی نیاز دارند.در صورت استفاده از دانخوری های تشتکی به ازای هر 5 تا 7 بوقلمون یک تشتک استفاده می شود.
معمولا"مصرف غذای بوقلمون های نر یک بار در روز و پس از اسپرم گیری انجام می شود.آب همیشه در دسترس آنها قرار دارد.محدودیت کمی را می توان در حول و حوش 20 هفتگی انجام داد مشروط بر اینکه وزن آنها 92 درصد وزن هدف شده باشد.برای تغذیه انها از یک جیره پیش تخمگذار استفاده می شود.در ابتدا بسته به وزن پرنده و دمای محیط مقدار 400 تا 500 گرم به ازای هر بوقلمون داده می شود.در دماهای گرم مقدار کمتر و در هوای سرد مقدار بیشتری غذا لازم است.تا سن 29 هفتگی لازم است که بوقلمون ها تقریبا"به میزان 400 تا 500 گرم در هر هفته رشد کنند.از سن 30 تا 56 هفتگی افزایش وزن 300 تا 400 گرم در هفته مناسب است.در تمامی هفته ها،وزن بوقلمون است که مقدار غذای تخصیص یافته را تعیین می کند.حد مجاز مصرف غذا تابع میزان انرژی جیره،کیفیت پلت و دمای محیط است.
نکته مهم اینکه بوقلمون ها نباید به هیچوجه کاهش وزن پیدا کنند.در این صورت مقدار تخصیص غذا به اندازه ای تغییر یابد که دوباره وزن آنها به وزن هدف نزدیک شود.بلافاصله بعد از شروع برنامه محدودیت غذایی،وزن کشی هفتگی آغاز شود.وزن کشی در غروب صورت می گیرد در حالی که غذا در ساعات صبح به آنها داده شده است.در برنامه های تولید اسپرم،معینی را به صورت هفتگی وزن کشی می کنند.در زمان وزن کشی از قپان های مناسب وزن کشی گوسفند استفاده شود تا بوقلمون ها در معرض تنش بیهوده قرار نگیرند.گرفتن آنها از پا به شدت خطرناک است.مصرف جیره های پلت با کیفیت در این بوقلمون ها مهم است زیرا جیره های آردی موجب نزاع میان آنها و توسعه مشکلات تنفسی می شود.
محدودیت مواد خوراکی
ذرت ماده خوراکی پایه جیره بوقلمون است و در شرایط عادی حداقل 10 و حداکثر 60 درصد استفاده می شود .در تابستان این ارقام به ترتیب برابر 20 و 60 درصد است.حداقل سطح مصرف ذرت برای جلوگیری از تغییرات شدید مصرف گندم و ذرت در فرمولاسیون های متوالی است.اگر ذرت به دلایلی کمیاب یا گران بود،مصرف آن به تدریج کاهش می یابد.حداقل و حداکثر سطح مصرف گندم در شرایط عادی به ترتیب برابر 20 و 60 درصد و در شرایط تابستان به ترتیب 25 و 50 درصد است.در مجموع کل محدودیت فراورده های گندم از قبیل گندم،تریتیکاله و نرمه گندم در شرایط معمولی به ترتیب 20 و 50 و در تابستان 25 و 50 درصد است.سورگوم و جو تنها در شرایط معمولی حداکثر در سطح 10 درصد بکار می روند.محصولات جانبی غلات نیز بکار می روند.سبوس حداکثر 5 درصد در شرایط معمولی استفاده می شود در حالی که در تابستان مصرف نمی شود ولی پودر گلوتن ذرت در شرایط معمولی و در تابستان حداکثر 5 درصد استفاده می شود.
مصرف روغن تابع کیفیت پلت است.روغن های اشباع نشده حداقل 1 و حداکثر 5 درصد در شرایط مغمولی و در تابستان به ترتیب 5/1 و 6 درصد بکار می رود.چربی های اشباع شده(چربی های حیوانی) در سطح کمتری مصرف می شوند به طوری که حداقل و حداکثر مصرف آنها در شرایط معمولی 1 و 3 درصد و در تابستان 1 و 5/2 درصد است.مجموع چربی های اشباعی و غیر اشباعی را می توان در شرایط معمولی حداقل 2 و حداکثر 5/4 درصد بکار برد.در شرایط تابستان می توان سطح بالاتری از آن را مصرف کرد که به ترتیب برابر 3 و 6 درصد است.کنجاله سویای 48 درصد در هر شرایطی حداکثر 40 درصد در جیره بکار می رود.
دانه های عصاره گیری شده منداب اساسا"بکار نمی روند ولی دانه های کامل آن را می توان در سطح 3 درصد در شرایط معمولی بکار برد در حالی که مصرف تابستانه آنها خطرناک است.
دانه های آفتابگردان عصاره گیری شده در شرایط معمولی حداکثر 5 و در شرایط تابستان حداکثر 3 درصد بکار می رود در حالی که دانه های آفتابگردان کامل را به ترتیب می توان در سطح حداکثر 7 و یا 5 درصد در شرایط معمولی و تابستان بکار برد.نخود در هر شرایط حداکثر در سطح 5 درصد بکار می رود.پروتئین های حیوانی از قبیل پودر ماهی بهتر است حداقل 5/2 درصد در جیره های بوقلمون ها مصرف شود.مقدار آن را در شرایط تابستان می توان به حداکثر 7 درصد افزایش داد.ملاس در سطح حداکثر 1 درصد و پودر یونجه حداکثر 5/2 درصد مصرف می شود.